جوان آنلاین: به باور کارشناسان، زیرساخت اقتصاد دانشبنیان اجرای درست ارزشگذاری داراییهای نامشهود است و اگر این کار به درستی صورت گیرد، میتواند اقتصاد دانشبنیان را توسعه دهد و سهمی در تولید ناخالص داخلی کشور داشته باشد. داراییهای نامشهود میتواند نقدینگی را از بازار جمع کند، از سوی دیگر راهی خواهد بود تا شرکتهای دانشبنیان و استارتآپها بتوانند این دسته از دارایی خود را به عنوان وثیقه در گرو بانک بگذارند و تسهیلات دریافت کنند.
دستورالعمل «ارزشگذاری داراییهای نامشهود» ابلاغ شد. این خبری بود که اخیراً از سوی عبدالمجید مرشدی، مدیرکل دفتر تأمین مالی و سرمایهگذاری معاونت علمی، فناوری و اقتصاد دانشبنیان ریاست جمهوری اعلام شد؛ دستورالعملی که با تلاشهای یکساله انجام شده و به تأیید سازمان حسابرسی رسیده است تا رشد و توسعه را برای شرکتهای دانشبنیان و استارتآپها به ارمغان بیاورد، اما نظام جدید ارزشگذاری داراییهای نامشهود چگونه نظامی است و این اتفاق مهم چه دستاوردهایی برای زیستبوم دانشبنیانها و استارتآپها در بردارد؟
برای بررسی داراییهای نامشهور شرکتها باید ابتدا داراییهای مشهود و غیرمشهود و منقول و غیرمنقول شناسایی و ثبت شود، چراکه تا دارایی در صورتهای مالی یک شرکتی ثبت نشود، به عنوان دارایی محاسبه نخواهد شد. برای این کار قوانین و مقررات حسابداری شماره ۱۷ که دارای شش بند است، مرجعیت دارد و شرکتها برای ثبت داراییهای خود باید این شش شرط را رعایت کنند. مدیران مالی شرکتهای دانشبنیان به همراه حسابرسان خبره باید مطابق قوانین اصلاحشده باهم تعامل داشته باشند و داراییهای نامشهود (که ایده، دانش فنی، متخصصان و کاربران هستند) را شناسایی و در صورت مالی شرکت ثبت کنند، حسابرس هم با مراجعه به مرجع، داراییهای شرکت را به عنوان داراییهای نامشهود تأیید کند. به عبارتی مدیرمالی طبق استاندارد داراییها را شناسایی و حسابرس راستیآزمایی و اعلام میکند و عدد و رقم ثبت میشود.
ارزشگذاری استاندارد برای ورود به بورس
یکی از مشکلاتی که استارتآپها و دانشبنیانها دارند این است که داراییهای آنها به صورت استاندارد تعریف نشده است، چون داراییهای شرکتهای دانشبنیان و استارتآپها داراییهای فیزیکی مانند ملک، تجهیزات و زمین نیست بلکه دارایی آنها دانش، کاربران و تخصصی است که دارند، بنابراین این دسته از داراییهای کسبوکارهای دیجیتالی دارایی نامشهود نامیده میشود. به عبارتی وقتی کسبوکار حوزه دیجیتال تحقیق و توسعه انجام میدهد و دانش فنی کسب یا دانش فنی را خریداری میکند، وقتی پلتفرم ایجاد میکند یا حق امتیاز پلتفرمی را خریداری یا نرمافزار و اپلیکیشنی راهاندازی میکند و آن را توسعه میدهد و دارای کاربران زیادی میشود و مشتریان اینچنینی به دست میآورد، همه این موارد جزو داراییهای نامشهود حساب میشود. کارشناسان اعتقاد دارند ارزشگذاری داراییهای نامشهور کاری دشوار است، چون شرکت دانشبنیانی که دارای تحقیق و توسعه است و با سختی زیاد توانسته است به یک اختراع و دانش جدید دست یابد، هزینه زیادی را پرداخته است، از این رو این دسته از هزینهها هم باید جزو داراییهای نامشهود حساب شود یا اینکه او برای رسیدن به دانش به نیروهای متخصص حقوق و مزایای زیادی پرداخته است و این پرداختها هم باید جزو داراییهای نامشهود حساب شود و باید صورتحساب مالی شرکت و استارتآپ ذکر و از سوی حسابرسان هم تأیید شود تا دارایی نامشهود حساب شود.
این داراییها باید به درستی ارزشگذاری شود که تاکنون این موضوع در کشور ما به درستی صورت نمیگرفت. افرادی که در بحث ارزشگذاری دارای نامشهود هستند، شامل صاحب ایده، شرکت دانشبنیان، سرمایهگذار و ارزشگذار، همه باید دارای مفاهیم یکسانی از ارزشگذاری باشند، البته پیش از این هم برای خرید و فروش این دسته از داراییها با اجرای قوانین و مقررات حسابداری شماره ۱۷ شرکتهای دانشبنیان و استارتآپها ارزشگذاری میشدند، اما مرجع رسمی این کار را انجام نمیداد و تأیید نمیکرد، چراکه این ارزشگذاری به صورت غیررسمی صورت میگرفت و همیشه درباره اعداد و ارقام اعلامشده اختلاف نظر وجود داشت و در این میان نیاز بود مرجع رسمی این اعداد و ارقام را تأیید کند. به عبارتی صاحبان ایده و شرکتهای دانشبنیان و استارتآپها خود داراییهای نامشهود خود را ارزشگذاری میکردند و خواهان ورود به بورس و فرابورس بودند ولی بازیگران حوزه سرمایهگذاری و بانکها این نوع ارزشگذاری را نمیپذیرفتند و اعلام میکردند باید مرجع رسمی این ارزشگذاری را تأیید کند.
در این راستا بحث نظام جدید ارزشگذاری داراییهای نامشهود از سال ۱۴۰۱ یعنی دقیقاً در سالی که به نام دانشبنیان نامگذاری شد، شروع شد تا سازوکار درست، قانونی و استاندارد برای ارزشگذاری داراییهای نامشهود تنظیم شود و حوزههای سرمایهگذاری، بورس، فرابورس و حتی بانکها آن ارزشگذاری را قبول کنند و استارتآپها و شرکتهای دانشبنیان نه تنها بتوانند وارد بورس و فرابورس شوند، بلکه بتوانند جذب سرمایه کنند و این در حالی رخ میدهد که سرمایهگذار اطمینان یابد ارزشگذاری به درستی و استاندارد صورت گرفته است.
به باور کارشناسان، زیرساخت اقتصاد دانشبنیان اجرای درست ارزشگذاری داراییهای نامشهود است و اگر این کار به درستی صورت گیرد، میتواند اقتصاد دانشبنیان را توسعه دهد و سهمی در تولید ناخالص داخلی کشور داشته باشد. داراییهای نامشهود میتواند نقدینگی را از بازار جمع کند، از سوی دیگر راهی خواهد بود تا شرکتهای دانشبنیان و استارتآپها بتوانند این دسته از دارایی خود را به عنوان وثیقه در گرو بانک بگذارند و تسهیلات دریافت کنند.
به گفته کارشناسان از آنجا که اکوسیستم نوآوری، فناوری و دانشبنیان کشور به بلوغ رسیده، نیاز است منابع مالی بخش خصوصی جدیتر وارد زیستبوم علم و فناوری شود و سرمایهها را به سمت این زیستبوم سوق دهد. این جذب سرمایه در صورتی عملیاتی میشود که داراییهای نامشهود این بخش به صورت استاندارد ارزشگذاری شود.
به اعتقاد کارشناسان ارزشگذاری داراییهای نامشهود از این جهت هم بسیار اهمیت دارند، چون سهامداران کسبوکارها به دنبال منفعت و سود هستند و زمانی که داراییهای نامشهود کسبوکارهای اقتصاد دیجیتال شناسایی و ثبت شوند و مرجع رسمی آنها را تأیید کند، عملاً ارزش سهام آن کسبوکار افزایش پیدا میکند و به دنبال این اتفاق مهم خرید و فروش سهام آن کسبوکار ارتقا مییابد و این یعنی رشد و توسعه کسبوکار استارتآپی یا دانشبنیان.
به باور کارشناسان با اجرای ارزشگذاری داراییهای نامشهود و تأیید آن از سوی مرجع رسمی امکان اینکه بسیاری از کسبوکارها وارد بورس و فرابورس شوند، زیاد است چراکه هم اکنون استارتآپهای بزرگی، چون دیجیکالا، کافه بازار، دیوار، آپارات و تپسی منتظر ورود به بورس و فرابورس هستند و با این دستورالعمل ورود آنها به این بخشها تسهیل میشود. یکی دیگر از مواردی که در ارزشگذاری باید مورد توجه واقع شود، محاسبه ارزش واقعی مجدد داراییهای نامشهور است و این هم تنها با نظر کارشناسان رسمی، مراجعه به مرجع رسمی و تأیید آنها ممکن میشود تا ارزشگذاری انجام شده بهروز شود و به واقعیت نزدیک باشد.