کد خبر: 1225544
تاریخ انتشار: ۰۳ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۲۱:۳۸

جوان آنلاین: محمدجواد اخوان با انتشار مطلبی با عنوان ظهور اراده‌ای فراتر از مرز‌ها در کانال خود در ایتا نوشت:

شور ما علاوه بر آنکه قدمتی به درازای تاریخ دارد، در مقاطع مهمی از تاریخ خود تبدیل به قدرتی منطقه‌ای و جهانی شده است. در چند مقطع زمانی چه در دوران باستان قبل از اسلام و چه در دوره اسلامی شاهد ظهور قدرت سیاسی قابل‌توجهی در این سرزمین بوده‌ایم که اراده ملت ایران را حتی در سطحی فراتر از مرز‌های جغرافیایی فلات ایران نمایان ساخته است. بااین‌حال، از ابتدای قرن سیزدهم هجری شمسی آفتاب اقتدار راهبردی تمدن ایرانی رو به غروب نهاد و متأسفانه دو سلسله حاکم بر این سرزمین، یعنی قاجار و پهلوی، نه‌تن‌ها در مقابل انحطاط تحمیلی استعمارگران مقاومتی نکردند، بلکه خود به نحوی شتاب‌دهنده این افول تمدنی و تاریخی نیز بودند.

در طی این دو قرن اندک تلاش‌هایی که از سوی علمای مبارز و وطن خواهان آزاده در راه مبارزه با استعمار و نفوذ بیگانه دنبال می‌شد با توطئه شبه روشنفکران وابسته خنثی می‌گردد. در دوره قاجار طی جنگ‌ها و معاهدات تحمیلی بخش‌های بزرگی از فلات ایران از کشور جدا شد و عملاً شاهان قاجار قدرت کافی برای حفظ تمامیت سرزمینی را نداشتند. علاوه بر این‌ها، تمایل برخی پادشاهان قاجار به تفریح و اروپاگردی عملاً موجب استقراض از قدرت‌های غربی و پذیرش امتیازات انحصاری آن‌ها می‌شد.

اوج تحقیر ملی ایرانیان آن بود که برای اولین بار در طول تاریخ ۳ هزار ساله این سرزمین یک سلسله - یعنی پهلوی‌ها - با مهره چینی بیگانه بر سر کار آمد و مطیع اوامر و طراحی‌های تجویزشده از لندن و پاریس و بعد‌ها واشینگتن برای ملت مظلوم ایران و دیگر ملت‌های منطقه بود. به‌تدریج و از اواسط دوره قاجار با نفوذ فرهنگ غربی و به‌ویژه استعمار و عوامل آن جریان‌های هویت‌زدا و هویت‌ستیز در قالب روشنفکری و امثال آن بروز و ظهور یافت و در دوره پهلوی اول با نوسازی زورمدارانه و سفارشی، تقابل با هویت اسلامی به وجه غالب نظام حکمرانی تبدیل شد. این روند در دوره پهلوی دوم نیز تداوم یافت و با به‌کارگیری ابزار‌های فرهنگی گسترده‌تر نیز شد. در واقع هرچند پهلوی‌ها با گفتمان باستان‌گرایی به دنبال خلق پیشینه تمدنی برای خود بودند، اما با مبارزه با مؤلفه‌های هویتی عمیق جامعه ایرانی، روزبه‌روز از جامعه و فرهنگ و هویت آن فاصله گرفتند.

هرچند محمدرضا پهلوی خود را جانشین کوروش هخامنشی و به‌نوعی احیاگر قدرت او می‌دانست، اما فراموش کرده بود که او و پدرش هر دو تنها شاهان تاریخ ایران بودند که دست‌نشانده خارجی‌ها بودند. بدین‌ترتیب هرچند پهلوی‌ها در توهم تمدن بزرگ باستانی بودند، اما شکاف هویتی و تحقیر ملی ایرانیان که با هدایت و حمایت استعمارگران و عاملیت گماشتگان پهلوی تا نیمه قرن چهاردهم هجری شمسی توسعه می‌یافت، ایرانیان را روزبه‌روز از عظمت تاریخی و تمدنی خود دور ساخته و به ملتی وابسته و خودباخته نزدیک می‌کرد.

پیروزی انقلاب‌اسلامی، اما ورق را برگرداند. احیای اعتمادبه‌نفس ملی برخاسته از ایمان دینی و نهراسیدن از قدرت‌های مادی که در اندیشه امام (ره) موج می‌زد، ملت ایران را به چنان توانمندی رساند که با دستان تقریباً خالی در برابر ارتش بعثی موردحمایت غرب و شرق ایستادند و همین موفقیت، الگویی برای بازیگری جدیدی در سطح منطقه و فرامنطقه شد. اینک مقاومت به‌عنوان نقطه اتکای تعیین‌کننده در منطقه به بازیگری غیرقابل‌اغماض تبدیل‌شده است. عملیات «وعده صادق» نشان داد، مناسبات جهانی و منطقه‌ای تغییر کرده و ملت ایران امکان تحمیل اراده و اقتدار خود را در صد‌ها کیلومتر دورتر از مرز‌های خود دارد. عبور دستاورد‌های دفاعی ایران از دیوار ضخیم و چندلایه مجموعه قدرت‌های غربی در فاصله مرز‌های ایران تا سرزمین‌های اشغالی، نشان داد که مناسبات و ترتیبات پیشین دیگر اعتبار ندارد و معادلات جدید بازدارندگی و قدرت تهاجمی در حال شکل‌گیری است. افسانه «امنیت اسرائیل» دیگر فاقد معناست و اکنون ملت ایران امکان تحمیل اراده خود حتی بر بیرون از فلات ایران را دارد. تراز قدرت ایرانیان امروز از منطقه فراتر رفته و می‌توان با اطمینان گفت ملت ایران و نیرو‌های مسلح آن قدرت تحمیل اراده خود بر ترتیبات و مناسبات بین‌المللی را دارند. این‌ها البته همه به برکت اندیشه‌های بلند امام (ره)، رهبری حکیمانه حضرت آیت‌الله خامنه‌ای و مجاهدت شبانه‌روزی پیروان مخلص آنان تحقق یافته است. راهی که آغاز شده ادامه خواهد یافت و نشانه‌های بزرگ‌تری از آن در آینده نزدیک دیده خواهد شد.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار