چهار باخت شروع تيم ملي واليبال در ليگ جهاني امسال بود كه انتقادهاي زيادي را به دنبال داشت. اما از بازي با روسيه ورق برگشت و شاگردان كواچ تواناييهايشان را به رخ كشيدند. هر چند تيم ملي به رغم تلاشي كه كرد و شايستگيهايي كه داشت موفق به صعود نشد اما به اعتقاد رحمان محمدي دستيار كواچ اين به معناي پسرفت نسبت به سال گذشته نيست و تيم ملي به اهدافي كه داشته رسيده است.
قبل از شروع بازيهاي ليگ جهاني گفته ميشد تيم ملي نميتواند چند بازي ابتدايي را نتيجه بگيرد، چراكه بازيهاي دوستانه زيادي انجام نداده و بازيهاي اول مثل بازيهاي تداركاتي ميماند و زمان ميبرد تا بازيكنان جا بيفتند و همين طور هم شد.
در خصوص بازيهاي تداركاتي دست ما خيلي باز نيست. ميخواهيم با تيمهاي طراز اول دنيا بازي كنيم، اما به شرط اينكه آنها هم اين را بخواهند. ضمن اينكه امروز اگر اراده كرديم نميتوانيم فردا با يك تيم بازي كنيم و اين مستلزم يك پروسه حداقل دو ماهه است تا همه چيز از ويزا گرفته تا بقيه موارد آماده شود. زماني كه به دنبال بازيهاي تداركاتي بوديم برخي كشورها مثل روسيه و ايتاليا درگير ليگ داخلي خود بودند، برخي مانند فرانسه تيم مليشان هنوز تشكيل نشده بود يا بلغارستان سرمربي نداشت. به همين دليل با چك و فنلاند بازي كرديم. اما واقعيت اين است كه شرايط ليگ جهاني با ساير مسابقات فرق ميكند. ما شش بازي بيرون از خانه انجام داديم با سه قهرمان جهان، المپيك و ليگ جهاني.
اگر بازيهاي رفت در تهران برگزار ميشد يعني شرايط فرق ميكرد؟
ليگ جهاني مشكلات خاص خودش را دارد. همه چيز دست برگزاركنندگان مسابقات است حتي بليتها و زمان آن را هم خودشان تعيين ميكنند. شايد شش بازي خارج از خانه منصفانه نبود اما شايد هم اگر قرار بود بعد از بازي امريكا به تهران برگرديم و بار ديگر به روسيه يا لهستان كار سختتر هم ميشد. اما شرايط بازي كردن خارج از خانه با داخل خانه فرق ميكند. شايد اگر شرايط امريكا را داشتيم و بازي اول ميزبان بوديم ميتوانستيم صعود كنيم.
ما امريكا را در تهران مقتدرانه با حساب سه بر صفر برديم. تيم ملي وقتي ميتواند اين نتيجه را بگيرد چطور ميشود كه در بازي رفت همه امتيازها را واگذار ميكند بيآنكه حتي يك ست بگيرد؟
امريكا ميزبان بود و شرايط ميزباني خيلي به آنها كمك كرد، همانطور كه در ايران به ما كمك كرد. امريكا مهد تكنولوژي است، من ميديدم آنها با تكنيكهاي خاص سعي ميكردند خستگي بازيكنان خود را در آورند. با روشن شدن هوا همه سر ميز صبحانه بودند، حتي اگر شب نخوابيده بودند. با اين همه حساب كتاب دقيق ديديد كه آنها در تهران هر دو بازي را واگذار كردند و اين نشان ميدهد ميزباني خيلي ميتواند در نتيجهگيري دخيل باشد.
انتظارات از واليبال خيلي زياد است و به همين دليل بعد از چهار باخت اول تيم ملي به شدت مورد انتقاد قرار گرفت. هر چند به نظر ميرسيد بهتر بود اين انتقادها در زمان ديگري انجام ميشد.
من حق ميدهم به مردم و كارشناسان كه انتقاد كنند. اين از تعصب آنها و عرقي كه به تيم ملي كشورشان دارند نشئت ميگيرد. اما مسئله اينجاست كه برخي چه ببري و چه ببازي انتقاد ميكنند. در حالي كه اگر در جايي كه ما هستيم بودند انتقاد نميكردند. انتقاد سازنده خيلي هم خوب است و كمك ميكند روي نقاط ضعف تيم ملي فكر و بررسي شود اما گاهي آنچه گفته ميشود نه جنبه انتقاد كه جنبه كوبيدن دارد. تيم ملي باخت و مردم ناراحت شدند، عدهاي هم نقاط ضعف را گفتند اما برخي مسائل ديگري را دنبال ميكردند. امريكا هم دو باخت در ايران داشت، بايد سرمربي آن را سيبل انتقادات ميكردند، يا روسيه چند باخت داشت؟ چطور با آن برخورد شد؟تازه آنها قهرمانان جهان و المپيك بودند.
روسيه را اگر چه در خاكش برديم اما ورق از بازيهاي تهران به سود تيم ملي برگشت. ولي لهستان كار را خراب كرد، باخت به لهستان در بازي دوم در بدترين زمان رقم خورد؟
نمي توان گفت يك تيم را اگر يك بار شكست داديم ديگر هميشه ميتوانيم اين كار را بكنيم. در بازي دوم هم مثل همه بازيهاي ديگر براي برد به ميدان رفتيم و بچهها تمام تلاش خود را كردند، اما لهستان در بازي دوم فوقالعاده بود. حتي خودشان هم بعد از بازي گفتند كه بهترين بازي اين فصل خود را انجام دادهاند. در واقع ما بد نبوديم، بلكه آنها خيلي خوب بودند. در بازي دوم بعد از آمدن پاسور اصلي لهستان سيستم اين تيم تغيير كرد، تا قبل از آن سيستم روي سرعت و گاهي توپها در منطقه 2 و 4 با پاسور كار ميكرد اما با آمدن پاسور اصلي 70 درصد توپها به گوشهها و هراز گاهي منطقه 2و 4 ارسال ميشد. ما خيلي زود فهميديم اما پشت خط زن آنها عالي كار كرد. ما با دو دفاع كار كرديم و سرويسهاي خوبي هم زديم اما لهستان يك روز استثنايي داشت. گاهي حريف به گونهاي بازي ميكند كه وادار به تحسين آن ميشوي.
روسيه اما در بازي دوم فوقالعاده نبود. خصوصاً كه اين تيم همه بازيهايش را باخته بود و انتظار نميرفت در تهران برنده شود.
شرايط آن بازي خيلي خاص بود. بعد از آنكه لهستان امريكا را برد، شانس ما از دست رفت. اين مسئله خيلي روي بچهها تأثير گذاشت و بسياري از نفرات تيم تا صبح خواب به چشمشان نيامده بود. چراكه خيلي تلاش كرده بودند اما تلاششان بيفايده شده بود.
سال گذشته چهارم شديم و امسال از گروه صعود نكرديم. اين پسرفت بود؟
نه، چراكه ما قبل از بازيها براي خودمان هدفگذاري كرده بوديم و بعد از مسابقات ديديم كه به آنها رسيدهايم. ما در گروه مرگ قرار داشتيم. تمام كارشناسان دنيا ما را آخرين تيم گروه ميدانستند اما توانستيم بالاتر از قهرمان المپيك قرار گيريم. قرار بود در سطح اول باقي بمانيم كه مانديم. قدمها را بايد حساب شده برداشت. ثبات اهميت زيادي دارد. ضمن اينكه ما به تغيير سيستم رسيديم و حالا ميتوانيم با دو سيستم بازي كنيم. گاهي نياز به دريافتكننده داريم كه با قائمي بازي ميكنيم، گاهي به دو دريافتكننده نياز داريم كه اسژوكرتر باشند با عباديپور و ميرزاجانپور بازي ميكنيم. ضمن اينكه قرار نبود فقط نوك بيني خودمان را ببينيم و بايد بازيكن جوان اضافه ميكرديم. سال قبل عباديپور آمد كه خيلي مورد انتقاد قرار گرفت اما امسال ديديد چقدر خوب بود؛ امسال مرندي را اضافه كرديم. تيم ملي نياز دارد بازيكن جوان بگيرد تا فردا كه با تجربه كنار رفتند خالي نشود. ما سرانجام با تغيير نسل مواجه ميشويم و براي آن زمان بايد دستمان پر باشد.
اين روزها به دستياران كواچ انتقاد زيادي ميشود كه از نظر فني ضعيف هستند و به او خط ميدهند.
من را دروغگو قلمداد كردند. گفتند مربيان ايراني را خراب ميكنم كه جايگاهم را محكم كنم. اگر قرار است از اين جايگاه به مربيگري يا جايي برسم ميخواهم نرسم. من دو وظيفه دارم؛ علاوه بر كمك مربي بودن مترجم كواچ هستم، با توجه به شناختي كه از كواچ و شخصيت و نگاه او به واليبال دارم، ميتوانم به خوبي آنچه را كه ميخواهد به بازيكنان منتقل كنم. خودم هم قبل و بعد بازيها و زماني كه بايد نظراتم را از لحاظ فني به سرمربي ميگويم. اما انتقادهايي كه ميشود منصفانه نيست. مثلاً كارخانه ميگويد دستيار كواچ خوب نيست، اما اگر خوب نيست چطور دو سال دستيار خود شما بود؟ من وظايفم را ميدانم و به آن عمل ميكنم. من هم مثل بقيه يك روز ميروم و ديگري ميآيد اما مطمئن باشيد روزي كه خودشان بيايند انتقادي نميكنند.