شیوا نوروزی
مشكلات ورزش آنقدر زياد و مختلف است كه بررسي هر كدام مستلزم زمان زياد است. اما با اينكه انتقادهاي رسانهها و كارشناسان كمترين تأثير را در روند مديريت مسئولان ندارد باز هم نميتوان نسبت به كمبودها و حق و حقوقي كه از ورزشكاران ضايع ميشود بيخيال بود، به ويژه آنكه نخبههاي ورزش كشور سالهاست اسير سوءمديريت و محقق نشدن وعدههايي هستند كه آقايان براي بزرگ جلوه دادن خود و همچنين منحرف كردن افكار عمومي مطرح ميكنند ولي نه تنها قدمي در راه عملي كردن آنها برنميدارند، بلكه وعدههايشان را به كل از ياد ميبرند و اگر پيگيري رسانهها نبودند، قطعاً منكر ادعاهاي قبلي خود ميشدند.
خيال راحت از بابت معيشت، تأمين بودن آتيه، بيمه و رسيدن به پاداشهاي وعده داده شده سالهاست كه به آرزوي مدالآوران ايراني در عرصههاي بينالمللي تبديل شده است. از يك سو بحث تبعيضهاي فراوان بين رشتههاي مختلف و از سوي ديگر بيمهري مسئولان كمر رشتههاي مدالآور را شكسته است. علاوه بر اينكه بخش اعظم بودجه ورزش به فوتبال ميرسد و ساير فدراسيونها براي خريد يك دست لباس و تأمين تغذيه ورزشكاران خود از بيپولي رنج ميبرند، مهمترين وعدهاي كه به افتخارآفرينان ورزش كشور دادهاند موضوع استخدام مدالآوراني است كه پرچم ايران را در آوردگاههاي بينالمللي به اهتزاز درآورده و دل مردم را شاد كردهاند. منتها همين ورزشكاران آيندهاي براي خود متصور نيستند و ترس از سالهاي آتي و مشكلات معيشتي روزهاي بازنشستگي دغدغهاي است كه همه آنها را آزار ميدهد.
دو سال پيش كميته ملي المپيك در مصوبهاي خبر از استخدام مدالآوران ايران در المپيك و پارالمپيك ريو داد. چند ماه بعد وزارت ورزش پا را فراتر گذاشت و در مصوبهاي پرسروصدا اعلام كرد استخدام مدالآوران شامل حال بازيهاي آسيايي، پاراآسيايي و جهاني هم ميشود. در تأييد اين دو ادعا، هيئت دولت نيز مصوبه استخدام ورزشكاران مدالآور را تأييد و ابلاغ كرد. با وجود آنكه در همان زمان نيز بسياري از شعاري خواندن اين وعدهها انتقاد كردند، اما گذشت زمان ثابت كرد كه استخدام مدالآوران وعدهاي دهان پركن و پوچ بوده است. باتوجه به مصوبه تعيين شده 300 ورزشكاري كه واجد شرايط اعلام شده بودند درخواست استخدام خود در وزارت ورزش يا ساير نهادها را به دست مسئولان رساندند. اما بر اساس برخي آييننامهها تنها نام 84 ورزشكار متقاضي براي استخدام تأييد شده است. يكي از ابهاماتي كه بايد به آن اشاره كرد آييننامههايي است كه تا پيش از اين حرفي از آن زده نميشد، اما براي تأييد مدالآوران متقاضي استخدام لحاظ شده است! آيا آقايان زماني كه وعدههاي رنگارنگ ميدادند از وجود اين آييننامهها خبر نداشتند يا اينكه دادن وعدههاي قشنگ را واجبتر از هرچيزي تلقي ميكردند؟ مورد قابل تأمل اينكه متأسفانه همان نفراتي هم كه تأييد شدهاند، نيز همچنان در حسرت استخدام ماندهاند.
در حالي كه همه آنها تصور ميكردند با تصويب هيئت دولت ديگر عذر و بهانهاي سد راهشان نخواهد شد. اما يكبار ديگر زمان ثابت كرد كه وعده و وعيدهايي كه مختص مدالآوران ميشود در هر زمان و شرايطي قابليت محقق نشدن دارند؛ آن با عذر و بهانههايي مبهم همراه است. در شرايطي كه معلوم نيست نخبههاي ورزش كشور از چه طريقي ميتوانند پيگير مطالبات و حق و حقوق خود شوند، آقايان مسئول به فكر حفظ سمت و ارتقاي جايگاه خود هستند. جالبتر اينكه با تكيه بر همين وعدههاي محال است كه رزومهكاري خود را تكميل ميكنند و به فرداهاي بهتر ميانديشند. درحالي كه براي ورزشكاران مدالآور آيندهاي وجود ندارد. آنها مجبورند با همه كم و كاستيها بسازند، با تكيه بر عرق به وطن و تعصب خودپلههاي ترقي را طي كنند و براي ورزش ايران افتخار بيافرينند. فراموش نكنيم ذهن آرام و تمركز ورزشكاران زماني محقق ميشود كه آنها نگراني در مورد معيشت و آينده خود و خانوادهشان نداشته باشند. با اينكه موارد اشاره شده در موفقيت ورزشكاران تأثيري مستقيم دارد، اما بايد بگوييم كه بيتوجهي و كملطفيهاي مسئولان به ورزشكاران و رشتههاي مدالآور روحيه و انگيزه نخبهها را كاهش ميدهد و حتي جواناني كه آرزويشان موفقيت در اين عرصه است را از ورزش بيزار ميكند.