جوان آنلاین: مولای بچیر بلقاید اهل مراکش است که دکتری اسلامشناسی خود را از دانشگاه بوردو فرانسه اخذ کرده است. وی بهتر از هر کسی میتواند عواقب اسلامهراسی علیه مسلمانان را توضیح دهد، به همین خاطر در کتاب «اسلام نه تهدید، نه چالش»، شعارهای مخالفان اسلام را به چالش میکشد و تلاش میکند به صورت منطقی و مستدل فارغ از احساسات، اسلام را برایشان معرفی کند.
دکتر بلقاید اخیراً در نشستی که پیرامون بررسی کتاب «اسلام نه تهدید، نه چالش» برگزار شده بود درباره حجاب گفت: قبل از هر چیز ابتدا باید از پیشداوری و قضاوت برخی رسانههای مغرض که حجاب را نمادی از حبس، ظلم و عقبماندگی برای زن میدانند فاصله گرفت، سپس با استفاده از منابع تاریخی نگاههای اشتباهی را که درباره حجاب وجود دارد اصلاح کرد، زیرا تاریخ کمک میکند معانی مختلفی را که درباره حجاب در هر دو فضای توحیدی و شرک وجود دارد، بررسی کنیم.
وی با تأکید بر گذشته تاریخی حجاب عنوان کرد: حجاب مختص این دوره و اسلام نیست، بلکه مدتها قبل از ظهورات توحیدی، حجاب وجود داشته و نماد شرافت زنان و مخصوص زنان آزاد بوده است. در قرن ۱۸ قبل از میلاد، در قوانین حمورابی آمده بود که زن آزاد، برخلاف کنیز باید حجاب میداشت، در غیر این صورت با خطر تحریم و طرد شدن در جامعه مواجه میشد.
مولای بچیر بلقاید گفت: در متون آشوری به حجاب اشاره شده، به این صورت که زنان آزاده دارای حجاب بودند و همین مسئله آنها را از فاحشهها و زنان بدکاره بدون حجاب جدا میکرد، چراکه فقط فاحشهها یا حتی فقیران از روی نیاز موهایشان بیرون است. در لوح قوانین آشوری منتسب به پادشاه تگلات فالازارت حدود هزار سال قبل از میلاد هم صریحاً به داشتن حجاب تأکید شده است بر این اساس که «دختران آزاده ملزم به رعایت حجاب هستند، اما روسپیها از پوشیدن و داشتن حجاب منع شدهاند». همچنین در تمدن یونان یا روم باستان اگرچه حجاب با بلوغ و بزرگ شدن دختران همراه بود، اما همان قانون آشوریان را رعایت میکردند و داشتن حجاب را ضروری میدانستند. در واقع کارکرد حجاب در روم باستان براساس تمایز و جایگاه طبقات اجتماعی بود، یعنی هرچه افراد از موقعیت بالاتری برخوردار بودند به دلیل داشتن اصالت و نجابت بیشتر به پوشش و حجاب اهمیت میدادند.
رواج حجاب در میان تمدنها
این اسلامشناس تصریح کرد: پیش از اسلام داشتن حجاب در سراسر دریای مدیترانه رایج بود و تا سال ۱۹۶۰ در کشورهای لاتین، بالکان و یونان، زنان دهقان و ساکنان فقیر شهرها روسری مشکی سر میکردند تا پوشیده باشند. در این رابطه جوزی آیزنبرگ هم گفته است قوانین باستانی تمدنهای سامی مانند قوانین آشوریها، پوشیدن حجاب را برای زنان متاهل لازم میدانست. در یهودیت هم قانون یهود، زن را ملزم میکند سر خود را بپوشاند و این نمادی از تعلق او به شوهرش است. چنانکه در تورات آمده است: «زن متعلق به شوهرش است و باید سرش پوشانده باشد.»
وی همچنین درباره حجاب در مسیحیت نیز افزود: در مسیحیت بسیاری از پدران کلیسا از جمله ترتولیان نویسنده کتاب «باکرهها» آورده است که طبق توصیه کلیسا، زنان مسیحی باید حجاب داشته باشند. پولس مقدس هم در اولین رساله خود به قرنتیان (۱۱: ۲-۱۶) نوشته است: «مرد نباید حجاب داشته باشد. او تصویر جلال خداست، اما زن جلال مرد است، به همین دلیل زن باید داشتن پوشش را تحمل کند و این علامت وابستگی روی سرش نشانه زنستیزی مسیحیت نیست، بلکه طبق کتاب مقدس حجاب برای حفظ حیا و نجابت زن است که در میان زنان یهودی و مسیحی تعریف شده و متقابلاً زن بیحجاب را زن بیفضیلت میدانستند که مانند فاحشهها بود. در عهد جدید هم توصیه شده زنان سر خود را به نشانه تسلیم بپوشانند، یعنی زن باید بهخاطر حضور فرشتگان علامت تسلیم، یعنی همان حجاب را داشته باشد و شایسته نیست زن با سر برهنه به درگاه خداوند دعا کند. (رساله اول به قرنتیان، ۳، ۴-۱). اگر زنی حجاب ندارد باید موهایش را کوتاه کند و اگر از کوتاه کردن موی سر در جامعه خجالت میکشد، نقاب بگذارد تا شناخته نشود.
حجاب در دوران باستان
وی در ادامه این نشست گفت: ژولیت مینسس گفته است در مسیحیت و یهودیت خیلی قبلتر از اسلام، زنان در شهرها محجبه بودند و این یک پدیده شهری محسوب میشد که به دوران باستان بازمیگردد. در نتیجه براساس این اسناد و مدارک تأکید میکنیم حجاب صرفاً به دوره کنونی و دین اسلامی مربوط نیست. باید بدون پیشداوری و فارغ از احساسات متأثر از رسانهها قرآن را خواند و بعد از آن قضاوت کرد. خدا در قرآن میفرماید: «به زنان مؤمن بگو چشمان خود را فرو گیرند و خمار خود را بر سینههای خود بکشند.» یا «هرگاه از همسران پیامبر چیزی خواستید، آن را با حجاب انجام دهید.» در همین سوره آیه ۵۹ آمده است: «ای پیامبر به دختران و زنانت و زنان مؤمنان بگو که جلباب خود را بر خود بکشند.»
خمار به معنای روسری است که زنان برای پوشاندن سر داشتند تا از شدت نور آفتاب در امان بمانند. با ورود اسلام، این نوع پوشش بعد صرفاً معنایی و نمادی خود را کامل کرد و با اخلاق و عفاف برای زن پیوند خورد. در واقع قبل از اسلام، قوانین و آداب و رسوم جامعه بادیهنشین بهگونهای بود که زنان را محروم و محدود میکرد. آنها وضعیت خوبی نداشتند و مجبور به روسپیگری میشدند و برای خشنود کردن مردان باید سینه خود را باز میکردند یا حتی سینه خود را نشان میدادند. اسلام این نوع رفتار را ناپسند و مخل حیثیت زن و شرافت میدانست، به همین دلیل است که اسلام به زنان توصیه میکند خود را بپوشانند «خمر خود را بر سینهشان تا کنند» تا بتوانند خود را از اخلاق ناپسند جامعه بادیهنشین حفظ کنند. از این منظر میتوان گفت که حجاب برای مسلمانان تدوین یک کد اخلاقی و جنسی است و برخلاف تبلیغاتی که وجود دارد، حجاب اصلاً نماد ظلم و محدود کردن زن نیست، بلکه برعکس مایه آزادی و سلامت اوست.