سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: ورودی ۱۵ مصلای امام خمینی وقتی از پلهها بالا میروی و از صف غرفههای رنگارنگ با چادرها و دیگر کالاهای حجاب لاکچری با قیمتهای سرسام آور عبور میکنی درست در انتهای این مسیر طولانی اتاقکی با پارتیشینبندی از سایر فضا جدا و در کنار درِ ورودیاش بنر سبز رنگ بزرگی به دیوار آویخته شده که با خط درشت روی آن نوشته است «دوخت رایگان چادر.»
وارد اتاق که میشوی با صدای چرخهای خیاطی و سردوزی موسیقی یکنواختی به گوش میرسد و صحنهای را میبینید که در آن بانوی خیاط قیچی به دست مشغول بریدن چادر روی سر یکی از افرادی است که آمده چادرش را رایگان بدوزد. دختر بچهای را میبینید که با مادربزرگش از قم آمده تا در نذر حجاب و دوخت رایگان چادر سهیم باشد و اسم خانمهایی که برای دوخت رایگان پذیرش میشوند را بنویسد و شماره تلفنشان را بگیرد. شش چرخ خیاطی که خانمهای خیاط در پشت آنها نشستهاند و به سرعت مشغول دوخت و دوز چادرهای مشکی و رنگیای هستند که برای دوخت رایگان به دستشان رسیده است. آنهایی هم که هنوز نوبتشان نشده پارچههای چادریشان را در دست گرفته و روی صندلیهای اطراف اتاق منتظر نشستهاند. برای پذیرش شرط خاصی وجود ندارد؛ یک قواره چادر مشکی و رنگیاش هم فرقی نمیکند. حتی اینکه از نمایشگاه قرآن خریدهاید یا از خانه آورده باشید!
پای ثابت نمایشگاه قرآن
نمایشگاه قرآن در سالهای اخیر بیشتر با غرفه دوخت رایگان و نذر حجابش شناخته میشود. امسال هم در آخرین لحظات و با وجود جدایی بنیاد ملی مد و لباس از نمایشگاه قرآن و برقراری نمایشگاه عفاف و حجاب جداگانهای در بوستان آب و آتش بخش عفاف و حجاب نمایشگاه قرآن همچنان برقرار است و طرحهای ترویجی مثل دوخت رایگان چادر و نذر حجاب همچون سالهای قبل در این نمایشگاه اجرایی میشود.
وارد بخش دوخت رایگان چادر که میشوی خانمهای خیاط آنچنان سرشان به کار خودشان گرم است که نمیدانی باید سر حرف را از کجا بازکنی و با کدامشان وارد گفتوگو شوی. به خصوص اینکه کمی آنسوتر آنهایی که آمدهاند تا چادرهایشان را رایگان بدوزند با نگاهشان تعقیبت میکنند مبادا بخواهی خارج از نوبت چادرت را بدوزی! با دختر جوانی که پشت یکی از چرخهای خیاطی است همکلام میشوم. میگوید سومین سال است در این طرح شرکت میکند. گویا یکی از همکارانش با شرکت در طرح دوخت رایگان چادر نیت کرده و حاجت هم گرفته است. وقتی خودم را خبرنگار معرفی میکنم من را به سرپرست این گروه ارجاع میدهند. خانم مرضیه کاظمی که یکی از خانمهای جوان این گروه است سرپرستی کار دوخت رایگان چادر را بر عهده دارد.
حقالزحمه عاشقی
خودم را که معرفی میکنم نخستین جملهای که به من میگوید این است: «ما اگر اینجا هستیم داریم پول میگیریم و در ازای حقالزحمهای که دریافت میکنیم کار دوخت رایگان چادر را انجام میدهیم.» صداقت کلامش برایم تحسین برانگیز است. خانمهای فعال در نذر حجاب همه دوزندگانی هستند که برای بخش ترویجی نمایشگاه قرآن کار میکنند، اما چند دقیقهای که در اتاق دوخت رایگان چادر حضور داشته باشی دستت میآید حجم بالای کار در این فضا در کنار دریافت حق الزحمه عشق میخواهد به خصوص اینکه خانم کاظمی و دیگر خانمهای خیاط این اتاق برخوردی خوب با مراجعان دارند و تا جایی که بتوانند دست رد به سینه کسی نمیزنند.
نان حلال
خانم کاظمی کارگاه خیاطی دارد؛ کارگاهی که به گفته خودش از ساعت ۹ صبح تا ۶ بعدازظهر دایر است، اما حضور آنها در نمایشگاه قرآن از ساعت ۵ بعدازظهر تا هنگامی است که به قول خودش برقهای نمایشگاه را قطع کنند و دیگر نشود کاری کرد. این بانوی خیاط وقتی با من صحبت میکند کارش را هم انجام میدهد. یا روی زمین زانو میزند و مشغول برش زدن پایین چادر یکی از مراجعهکنندگان است یا پایین چادر دیگری را که دوخته شده سردوزی میکند. در بین صحبتهایمان خانمی که چادرش را برای دوخت داده است میآید و از اینکه یک ساعت معطل شده است شکایت دارد! شکایت مراجعهکننده برای معطلی یک ساعتهاش خانم کاظمی را ناراحت نمیکند و سعی میکند برایش توضیح دهد که با حجم گسترده کار یک ساعت زمان زیادی برای دوخت رایگان یک چادر نیست. از خانم کاظمی میپرسم همسرش به اینکه این شبها تا ساعت یک و دو سر کار است و دیر به خانه میرسد معترض نیست؟ پاسخش برایم قابل تأمل است؛ اینکه مجبور است کار کند و اگر دخل و خرج زندگیاش جور بود و همسرش از پس هزینهها بر میآمد ترجیح میداد خانه بنشیند و بیدغدغه فرزندش را بزرگ کند. آنطور که خودش میگوید ۲۰ روز است از جا بلند شده و زایمان کرده و این همه بر زمین نشستنها و زانو زدنها برایش سخت است، اما آمده و کارش را میکند و کم هم نمیگذارد. میپرسم «فرزندت را به امان خدا گذاشتهای و آمدهای اینجا؟» لبخندی میزند و میگوید: «پیش مادرم است جایش امن امن است.»
دوخت رایگان ۲۶۰ چادر در روز!
وقتی از خانم کاظمی درباره تعداد چادرهایی که در طول روز در نمایشگاه به صورت رایگان برای مردم میدوزد سؤال میکنم میگوید: «دو سه سال پیش که تعداد چرخکارهایم زیاد بود تا روزی ۲۶۰ چادر هم میدوختیم، اما حالا که تعداد چرخکارها کم است روزی ۱۶۰- ۱۵۰ چادر میدوزیم.»
میپرسم تاکنون پیش آمده که فردی از دوخت چادرش ناراضی باشد؟ میگوید: «تا حالا برای من پیش نیامده است.» به قول خودش کارش را بلد است و ۱۰ سالی میشود که در کار دوخت و دوز چادر است به همین دلیل هم مسئول برگزاری طرح دوخت رایگان چادر همه ساله سراغش را میگیرد تا کار را با خیال راحت به او بسپارد. بین صحبتهایمان خانم دیگری میآید و میپرسد: «فقط چادر میدوزید کوتاه نمیکنید؟» نگاهش میکند و میگوید: «کوتاه هم میکنیم. صبر کن همین الان برایت کوتاه کنم.» در طول زمانی که در کارگاه کوچک دوخت رایگان چادر حضور دارم موسیقی چرخهای خیاطی و سردوزی قطع نمیشود. بر دیوارهای کارگاه ساعتی نیست. به خانم کاظمی و دوستانش خداقوت میگویم و بیرون میآیم. هوا گرگ و میش شده و تا افطار فرصت چندانی نیست، اما بانوان خیاط همچنان سرگرم دوخت رایگان چادرند.