جوان آنلاین: منصوره الزامی، روانشناس و کارشناس ارشد مشاوره خانواده است. وی زوج درمانگر و سالهاست در حوزه ازدواج و خانواده فعالیت دارد. این کارشناس ارشد در ابتدای گفتگو با «جوان» درباره زوجی صحبت کرد که در خصوص نقشها و انتظاراتشان از یکدیگر دچار مشکل شده بودند. او در توضیح گفت: چند وقت پیش زوجی داشتیم به اسم هانیه و سعید که در موضوعات اساسی باهم چالشی نداشتند، اما وقتی درگیر موضوعات روزمره و انتظارات و نقشهایشان میشدند، دائم دچار چالش بودند. شکایت هانیه این بود که شوهرش بسیار تنبل و بیمسئولیت است. روزهای تعطیل تا ظهر میخوابد، نه نان میخرد و نه خانه را جارو میکند، حتی کارهای مردانه مثل خرید گوشت و مرغ و حتی امورات مربوط به ماشین مثل کارواش و بنزینزدن را هم انجام نمیدهد. نظر مرد خانه این بود آخر هفته وقت استراحت است، نه کارکردن. کارهای مربوط به ماشین را قبول داشت، ولی امورات خانه مثل جارو زدن را نه! چون معتقد بود انجام این کارها به عهده زن خانه است! بعد از شنیدن این صحبتها، در بررسیها معلوم شد این امورات در خانواده هانیه به عهده پدرشان بوده است و بالعکس در خانواده سعید، چون پدرشان همیشه در مأموریت بوده، امورات زندگی به عهده مادرشان بوده و برای اینکه فرزندان بتوانند تحصیلات عالیهای داشته باشند، مادر هیچ موقع از آنها مسئولیتی نخواسته است.
این کارشناس ارشد افزود: به این زوج کمک شد الگوهای والدین خود را کشف و نظرشان را درباره مردانگی و زنانگی و امورات مربوط به آن نشان دهند و اصلاح کنند. قرار شد در مورد کارهایی که به آن علاقه دارند و اموری که از آن نفرت دارند، با یکدیگر صحبت کنند تا فهم خوبی به آنها بدهد و مدل خود را شناسایی کنند، البته لازم است این موارد در دوران آشنایی پیش از ازدواج شناسایی شوند تا از بروز بسیاری از اختلافات جلوگیری کند.
الزامی درباره تأثیر شرایط زمانی در انعطافبخشی به وظایف و نقش زوجین در خانه و بیرون از خانه اظهار داشت: قطعاً تأثیر شرایط زمانی بسیار زیاد و بااهمیت است و در چند دهه اخیر تغییرات زیادی را در زندگی زوجین شاهد بودهایم. بارزترین تغییر مربوط به سبک زندگی زنان است، چون امروزه آنها چه به جهت نیاز مالی و چه به جهت علاقه، علاوه بر امور منزل، در خارج از خانه نیز کار میکنند، اما از آن طرف مردانی را میبینیم که علاوه بر کار بیرون از منزل، در خانه هم مسئولیت مشخصی دارند.
این مشاوره خانواده درباره راهکارهای رسیدن به یکسری قوانین درون خانوادگی برای تعیین برخی نقشها میان زن و شوهر اظهار داشت: ما نمیتوانیم وظایف تعریفشده و مشخصی را برای همه معین کنیم، ولی هر خانواده با توجه به شخصیت و روحیه اعضایش میتواند به نگرش و راهحل واحدی برسد تا آنها را به سمت تفاهم هر چه بیشتر پیش ببرد. یکی از این راهحلها توجه به میزان توانمندی و مهارتی است که هر کدام از زوجین دارا هستند تا از آن به نفع رابطه استفاده کنند، مثلاً خانمی در خریدکردن مهارت بیشتری دارد و با توجه به قیمت، کیفیت و میزان مصرف، بهتر خرید میکند و آقایی در جمع کردن یا نظافت منزل مهارت بیشتری دارد، البته توجه داشته باشیم همه مسئولیتها به عهده همسران نیست، از یک جایی به بعد میشود به فرزندان نیز با توجه به سن و سالشان مسئولیت واگذار کرد. به این ترتیب هم بچهها مسئولیتپذیرتر بار میآیند و هم بار مسئولیت باعث خستگی زوجین نمیشود. راهکار دوم توجه به علائق و نفرتهای همدیگر است. به طور مثال خانمی به رسیدگی مسائل مالی علاقه زیادی دارد، ولی از جاروکردن یا مرغ و گوشت شستن عذاب میکشد. بالعکس همسرش به این موضوعات علاقه دارد. در اینجا مسئولیتها با توجه به علایق و نفرتها واگذار میشود. راهکار سوم توجه به زمان است، اینکه کدامیک طبق وقت و زمان، مسئولیتی را بر عهده بگیرند.
وی درباره جلوگیری از چالشهایی که به خاطر توقعات کلیشهای و انعطافناپذیر زوجین پیش میآید، گفت: خیلی مهم است، بدانیم ریشه این توقعات کجاست. شاید در متفاوتبودن الگوهایی است که در آن بزرگ شدهایم. اینکه بدانیم الگوی خانواده ما با الگوی خانواده همسرمان متفاوت بوده است، دیگر همسرمان را با مدل خانواده خودمان مقایسه نمیکنیم. میدانیم هر خانوادهای برای خودش کارکردهایی داشته است. مقایسه باعث میشود همسرمان را مسئولیتناپذیر، تنبل یا هر چیز دیگری بدانیم. دومین عامل، فلسفه ما درباره مردانگی و زنانگی است. پاسخ به این سؤال که مرد و زن هر کدام در زندگی مشترک چه کارهایی را بر عهده دارند، تحت تأثیر آموزشهایی است که در مدرسه، دانشگاه، خانواده، دوستان و حتی رسانه دیدهایم و بسیار سادهلوحانه است که این فلسفههای قوی را نادیده بگیریم یا فکر کنیم عشق و علاقه بر همه این موارد غلبه خواهد کرد. برای جلوگیری از چنین چالشهایی لازم است زوجین در مورد این انتظارات، نگرشها و باورها در یک فضای کاملاً صمیمی به دور از قضاوت، تمسخر و تحقیر گفتگو کنند، به شرطی که به همدیگر گوش کنند چراکه به اشتباه ما فقط میخواهیم حرف بزنیم، ولی خوب گوش نمیکنیم.
الزامی معتقد است: زوجین دنبال انعطاف، هماهنگی و همراهی هستند، بنابراین وظایف و نقشهای منزل و بیرون از خانه نیز از این قاعده مستثنی نیست. او میگوید: ما نمیتوانیم نقشی را برای فردی ثابت و غیرقابلتغییر تا آخر عمر نگه داریم، چون به احتمال زیاد باعث فرسودگی و خستگی وی خواهد شد و این بر میزان رضایت زناشویی اثرگذار است، پس نیاز است گاهی نقشها جابهجا شوند یا ملاحظهای در آنها صورت گیرد.
این کارشناس ارشد درباره ترسیم نقش و وظایف مشخص برای زوجین بر دو تمرین مهم و عملی تأکید کرد و افزود: این تمرین برای کسانی که در مرحله پیش از ازدواج هستند بسیار کمککننده و راهگشاست. او در توضیح گفت: ابتدا زوجین باید فهرستی از همه کارهای ضروری منزل را به صورت جداگانه تهیه کنند، سپس کارهایی که مسئولیتش با زن است یا مرد یا مشترک، مشخص شود. بعد از تهیه این فهرست زوجین درباره اشتراکات و عدمتوافقها صحبت کنند تا به توافق در پذیرش مسئولیتها برسند. تمرین دوم تهیه فهرست کارهایی است که در خانه والدینشان انجام میدادهاند. با تهیه این فهرست الگوهای والدین، اینکه کجاها باهم تفاوت یا شباهت دارند، بررسی میشود، سپس زوجها به چالش کشیده میشوند تا گفتوگویی را درباره انتظاراتی که در ازدواج خودشان دارند، بیان کنند.
وی در آخر نقطه تعادل و تفاهم در زندگی زوجینی را که از شغلشان، چه بیرون خانه و چه در خانه گلهمند هستند، تغییر در نگرشها دانست و گفت: لازم است در نگرشهایمان تغییر ایجاد کنیم و این کارها را برای همسرمان چه درون و چه بیرون از منزل وظیفه ندانیم یا اگر وظیفه میدانیم، حتماً متوجه زحمات او باشیم و تشکر کنیم. این قدردانی باعث میشود او انرژی و انگیزه بیشتری برای انجام کارهایش پیدا کند.