کد خبر: 1211297
تاریخ انتشار: ۰۱ بهمن ۱۴۰۲ - ۰۲:۴۰
معرفی کتاب راه ستاره‌ها (زندگی‌نامه شهید علی بریهی)
مجموعه کتاب‌های راه ستاره‌ها، به زندگی‌نامه شهدای پاسدار، خصوصاً آن‌ها که بعد از دفاع مقدس به شهادت رسیدند، می‌پردازد.
غلامحسین بهبودی

جوان آنلاین: علی بریهی سال ۱۳۶۴ در روستایی به دنیا آمد که نام خاصی داشت. «روستای میثم تمار» از توابع شوش دانیال. شهید بریهی در این روستا قد کشید و، چون علاقه بسیاری برای خدمت در لباس پاسداری داشت، با میل و رغبت شخصی وارد سپاه شد. به دلیل استعداد ذاتی‌اش، به یگان صابرین پیوست و در کسوت رزمنده همین یگان، در ۱۳ شهریور ۱۳۹۰ در ارتفاعات جاسوسان (شمال غرب) کشور به شهادت رسید. با هم نگاهی به زندگی او برگرفته از کتاب راه ستاره‌ها می‌اندازیم.
مجموعه کتاب‌های راه ستاره‌ها، به زندگی‌نامه شهدای پاسدار، خصوصاً آن‌ها که بعد از دفاع مقدس به شهادت رسیدند، می‌پردازد. کتاب زندگی‌نامه شهید علی بریهی از مجموعه ۱۲ راه ستاره‌ها به خاطرات این شهید گرانقدر می‌پردازد. این کتاب حجم کمی دارد و خاطرات کوتاهی از شهید را به روایت خانواده، اقوام و دوستان و همرزمانش در اختیار خواننده قرار می‌دهد.
نویسنده کتاب «سیدمحمود امینی» سبک ساده‌ای را برای روایت خاطرات شهید بریهی انتخاب کرده و از این نظر خواندن کتاب برای عموم جذابیت دارد. هر کدام از خاطرات بسیار کوتاه هستند و نهایتاً یک صفحه و نیم از این کتاب کم حجم را اشغال می‌کنند. در یکی از همین خاطرات از قول برادر شهید می‌خوانیم:
«علی تربیت یافته مکتب اهل بیت (ع) بود. او سال‌های زیادی از عمر کوتاهش را به عنوان عضو فعال بسیج، به فعالیت و خدمت در مسجد حضرت ابوالفضل (ع) روستای میثم تمار گذراند. علی بعد از گذراندن دوره کاردانی، به علت استعداد و انگیزه فراوانی که داشت، به یگان صابرین نیروی زمینی سپاه پیوست و به همراه همرزمانش به جبهه‌های مختلف اعزام شد».
جالب است که در این کتاب، از زندگی شخصی شهید بریهی مطالب زیادی نیامده و نویسنده ترجیح داده تا بیشتر با همرزمان او گفتگو کند. همرزمان علی خاطراتی از او در پادگان‌های آموزشی و مناطق عملیاتی تعریف کرده‌اند که سیمای زندگی جهادی او را به خواننده می‌شناساند. هرچند که در این بخش نیز بیشترین توجه حول محور خصوصیات اخلاقی وی است.
در یکی از همین خاطرات می‌خوانیم: «عبدالزهرا (شهید علی بریهی) بسیار خنده رو و پرنشاط بود. همیشه در اتاقش روی همه بچه‌های گردان باز بود و بچه‌ها هم به خاطر برخورد خوب و صمیمانه‌اش بسیار دوستش داشتند... موقعی که از میدان تیر یا تمرین‌های مختلف طولانی نظیر کوهپیمایی به آسایشگاه برمی‌گشتیم، علی بلافاصله بساط چای را راه می‌انداخت و همه را برای رفع خستگی به صرف چای دعوت می‌کرد. او آنقدر مهربان و بخشنده بود که اتاقش پاتوق اکثر بچه‌ها شده بود».
شهید بریهی را باید یکی از شهدای مظلوم سپاه بدانیم که کمتر از او گفته شده است. کتاب زندگی‌نامه او صرفاً بخش‌های کوتاهی از خاطرات این شهید یگان صابرین را بیان می‌دارد. علی بریهی عاقبت در ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۰ در ارتفاعات جاسوسان به شهادت رسید. در فصول پایانی کتاب زندگی‌نامه‌اش می‌خوانیم:
«علی جای هیچ بحثی در شهادتش نگذاشته بود. او که به راحتی می‌توانست شغلی بی‌دردسر در شهر زادگاهش شوش دانیال داشته باشد، پیشنهاد و اصرار چند باره همکارانش را رد کرده بود و به چیزی کمتر از جهاد تا مرز شهادت رضایت نمی‌داد... امروز کلمه شهادت در میان بچه‌های مسجد اباالفضل (ع) روستای میثم تمار به کلید واژه اصلی پیوند میان عقل و عشق تبدیل شده است و کوچک و بزرگ، بخشی از آرزو‌های خود را برای وصال و رسیدن به شهادت کنار گذاشته‌اند».

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار