جوان آنلاین: مرد ایرانی بعد از اخراج از فرانسه پایش به زندان باز شد و با آموزشهایی که در زندان دید، سر از باندی کلاهبردار درآورد که با سندسازی خانههای مردم را به فروش میرساندند. متهم موفق به ساخت مسواک جادویی شدهبود که با آن قادر بود هر گونه قفلی را باز کند.
چندی قبل زن جوانی با مرکز فوریتهای پلیس ۱۱۰ تماس گرفت و گزارش یک سرقت را اعلام کرد. او گفت که ساکن یکی از محلههای قدیمی غرب تهران است و لحظاتی قبل متوجه شده چند مرد غریبه وارد خانه همسایهشان شدند. او گفت خانه مورد نظر قدیمی است و صاحبخانه هم از مدتها قبل به سفر خارج رفتهاست. لحظاتی قبل پشت پنجره ایستاده بودم که دیدم مردی حدود ۵۰ ساله قفل در خانه همسایه را شکست و وارد شد. به دنبال او چند مرد دیگر که تجهیزات نقشهبرداری داشتند، وارد آن خانه شدند. زن جوان گفت من مهندس راه و ساختمان هستم و با دیدن آن تجهیزات متوجه شدم که تجهیزات مربوط به نقشهبرداری است. بعد از تماس همسایه با پلیس، تیمی از مأموران راهی خانه مورد نظر شدند، اما مشخص شد که متهمان از محل رفتهاند. به دنبال این اتفاق همسایهها قفل تازهای به در خانه همسایهشان زدند تا اینکه چند روز بعد بار دیگر خانم مهندس پلیس را در جریان ماجرای تازهای قرار داد. او گفت همان مرد میانسال دوباره به محل برگشته و در حال باز کردن قفل در خانه همسایه است که مأموران در محل حاضر شدند و متهم را بازداشت کردند. پیمان ۵۰ ساله در بازجوییها اعتراف کرد که همراه سه عضو باند با سندسازی خانههای مردم را میفروشند که بازداشت و به شعبه سوم دادسرای ویژه سرقت منتقل شد.
اخراج از فرانسه
پیمان در جریان بازجوییها گفت: من سالها ساکن فرانسه بودم و زندگی خیلی خوبی داشتم، به طوری که خیلی از آشنایان حسرت زندگی من را میخوردند. من در کار تعمیر خودروهای لوکس فعال بودم و در این کار هم تخصص خیلی زیادی داشتم تا اینکه در پاریس با سه فرانسوی دعوایم شد و آنها کاری کردند که من از فرانسه اخراج شوم. بعد از آن بود که بدشانسی به دنبال بدشانسی به سمت من هجوم آورد، به طوری که دیگر نتوانستم به زندگی عادی برگردم.
متهم ادامه داد: مدتی قبل در تهران یک موتورسیکلت خریدم تا اینکه هنگام تردد در شهر پلیس موتورم را متوقف کرد و مشخص شد موتور سرقتی است. من نتوانستم آدرسی از فروشنده پیدا کنم، برای همین به اتهام خرید مال سرقتی دستگیر شدم و به زندان افتادم.
عضویت در باند
پیمان درباره عضویت در باند کلاهبرداران هم گفت: هنگام سپری کردن دوران زندان بود که با اعضای باندی آشنا شدم که در کار جعل سند و فروش خانههای مردم فعال بودند. آنها به سراغ خانههایی میرفتند که صاحبش خارج از کشور بود. من هم در زندان با مجرمان زیادی آشنا شدم و با آموزشهایی که دیدم این توانایی را پیدا کردم تا بتوانم هر گونه قفلی را باز کنم. وقتی از زندان آزاد شدم با آموزشهایی که در زندان دیدهبودم و تخصصی که داشتم، دستگاهی شبیه مسواک ساختم که قادر بود هر گونه قفلی را باز کند. بعد از آن بود که اعضای آن باند سراغم آمدند و از من خواستند عضو باندشان شوم و گفتند که پول خیلی زیادی به جیب میزنیم. آنها از من خواستند برای باز کردن قفل درها به آنها کمک کنم که قبول کردم. یک شب همراه آنها به خانهای مخروبه رفتم تا شاهکلیدی را که ساخته بودم، امتحان کنیم که به من حمله و دستگاهم را سرقت و فرار کردند. البته آن دستگاه به کارشان نمیخورد، چراکه من روی دستگاه کد مخصوصی گذاشته بودم که آنها به کد دسترسی ندارند و به دردشان نمیخورد.
دستگیری
متهم در توضیح فعالیت دوبارهاش در باند هم گفت: بعد از آن اتفاق، یکی از اعضای باند که از گروه جدا شدهبود، سراغم آمد و خواست با هم کار کنیم. او گفت که سردسته به او کلک زده و او را از گروه اخراج کردهاست. نریمان گفت که در کار جعل سند مهارت زیادی دارد و خواست با هم کار کنیم تا پولدار شویم که قبول کردم. من ابتدا به سراغ خانهای که معرفی میکرد، میرفتم و قفل را باز میکردم. بعد نریمان همراه گروهی که داشت وارد میشد و بعد از گرفتن اندازهها سند ساختگی درست میکرد و خانه را میفروخت.
پیمان درباره دستگیریاش هم گفت: یک روز نریمان خانهای معرفی کرد و من به سراغش رفتم و با مسواک هوشمندم در کسری از ثانیه قفل را باز کردم. بعد نریمان و گروهش وارد شدند و در حال انجام کار بودیم که متوجه شدم زن همسایه از پشت پنجره ما را زیر نظر گرفتهاست، برای همین فرار کردیم. چند روز بعد فکر میکردیم که آبها از آسیاب افتاده برای همین به همان محل برگشتیم، اما اینبار پلیس خیلی زود از راه رسید و من دستگیر شدم، اما نریمان و دوستانش فرار کردند.