پيامبر اكرم(ص) به حضرت اميرالمؤمنين(ع) مأموريت دادند تا مردم سرزمين يمن را به اسلام دعوت كند. آن بزرگوار با ورود به يمن نامه حضرت رسول خدا(ص) را براي مردم قبيله حمدان قرائت كرد. با خواندن آن و دعوت به اسلام حمدانيان همگي مسلمان شدند و پس از آنها قبيله مذحج و سپس قبيله نخع همگي اسلام آوردند. حمدانيان در زمان خليفه دوم به كوفه در عراق عزيمت كردند و در آن ديار ساكن شدند و جزو پيروان سرسخت تشيع به شمار آمدند؛ طوري كه در زماني كه بحث خلافت امام علي(ع) مطرح بود، در ترغيب آن حضرت نقش داشتند و بنا به نقلي اولين كسي كه با امام علي(ع) بيعت كرد، مالك اشتر نخعي يمني بود. در جريان جنگ جمل و نبرد صفين چهرههاي سياسي يمني تلاش بسياري كردند كه مالك و تنها از طايفه عديبن حاتمالطايي، زهيربن قيس و هانيبن عروه يمني از اين افراد بودند و تنها از طايفه بنو احمس 700 نفر در اين نبردها حاضر بودند. همچنين حجر بن عدي كندي و عمرو بن حمق خزاعي از شيعيان يمني بودند كه در زمان مغيره، حاكم كوفه هرگاه گروهي قصد داشتند بر منابر به امام علي(ع) و حاكمان بزرگوارش ناسزا بگويند، مورد تحذير حجر و يارانش قرار ميگرفتند كه با ادامه اين كار در زمان حكمراني زياد بن ابيه بر كوفه وي را با 13 تن از يارانش به دستور معاويه به شهادت رساندند.
يمنيها، وابستگان به اهل بيت(ع) در دوران امامت امام حسن(ع) و امام حسين(ع) نيز بسياري از يمنيها در شمار طرفداران ايشان بودند. عدهاي از اهل يمن در زمره شهداي حماسه عاشورا بودند و عناصر اصلي نهضت توابين بعد از واقعه عاشورا را نيز يمنيها تشكيل دادند كه بعدها جان خود را بر سر عقيدهشان در دفاع از اهلبيت(ع) فدا كردند.
پس از قيام و شهادت زيد بن علي، فرزند امام زينالعابدين(ع) فرزندان وي ادامهدهندگان راه او بودند كه بعدها پايهگذار برخي حكومتهاي زيدي در يمن و طبرستان ايران شدند. حكومت زيدي در مناطق شمالي يمن از نيمه دوم قرن سوم آغاز شد و تا 11 قرن پايدار بود.
تعداد شيعيان اثني عشري در يمن تا قبل از پيروزي انقلاب اسلامي ايران تعداد شيعيان دوازده امامي در يمن اندك بود، ولي به بركت انقلاب اسلامي در ايران اين وضع تغيير كرد؛ طوري كه برخي تعدادشان را 200 هزار تخمين زدهاند كه در ميان آنها نخبگان، اساتيد دانشگاه، روحانيون و ديگر برجستگان وجود دارد و عمدتاً در استانهاي صعده، عدن، مأرب و ذمار زندگي ميكنند. در كشور يمن ميليونها نفر از سادات و فرزندان رسول خدا(ص) زندگي ميكنند كه شجرهنامه دارند و حدود 200 طايفه هستند. اكثر سادات يمن، سادات حسني و چند درصد از آنها سادات حسيني هستند كه به خاطر اين انتساب مورد احترام مردمند؛ ضمن اينكه بسياري از شافعي مذهبها نيز ادعا ميكنند به اهلبيت(ع) منتسب هستند و به اين امر افتخار ميكنند.
اشتراكات ميان شيعيان اماميه و زيديه * شيعيان زيديه همچون شيعيان اماميه پنج تن آلعبا(ع) را معصوم ميدانند، گر چه شيعيان اماميه علاوه بر پنج تن(ع) به عصمت امامان نيز معتقدند.
* شيعيان زيديه خلافت و امامت بلافصل امام علي(ع)، امام حسن(ع) و امام حسين(ع) را قبول دارند.
* شيعيان زيديه همچون اماميه باب اجتهاد را مفتوح ميدانند.
* شيعيان زيديه مانند شيعيان اماميه جمع بين نمازهاي ظهر، عصر، مغرب و عشا را جايز ميدانند.
* آنان نيز در سفر نمازهاي چهار ركعتي را دو ركعت ميخوانند و در اذان و اقامه جمله «حي علي
خير العمل» ميگويند.
* آنها نماز تراويح را بدعت ميدانند و در نماز جماعت به شخص فاجر اقتدا نميكنند و به ارسال دستها در نماز ـ يعني نماز با دست باز ـ قائلاند و برخلاف اكثريت اهل تسنن دستبسته نماز نميخوانند.
* شيعيان زيديه نيز به قضا و قدر ايمان دارند و در همان حال انسان را در اطاعت و عصيان پروردگار مختار و آزاد ميدانند و در موضوع جبر و تفويض نيز قائل به اين اصل هستند كه «لا جبر و لا تفويض بل امر بين الامرين.»
* شيعيان زيديه مانند شيعيان اماميه به ظهور و قيام جهاني امام مهدي(عج) و ضرورت ياري آن بزرگوار اعتقاد راسخ دارند.
پيدايش فرقه «زيديه» زيديه فرقهاي هستند كه پس از امام علي(ع)، امام حسن(ع) و امام حسين(ع) به امامت زيد، فرزند امام سجاد(ع) قائلاند و امامان بعدي را امام نميدانند، بلكه آنها را تنها به عنوان پيشوايان علم و معرفت ميپذيرند. زيد، فرزند امام سجاد(ع) در نيمه دوم قرن اول و نيمه اول قرن دوم ميزيست و ضد هشامبن عبدالملك حاكم اموي قيام كرد و به شهادت رسيد. امامان معصوم(ع) و دانشمندان اماميه زيد را به دليل دانش، تقوا و شجاعتش ميستايند. به نظر آنها زيد مدعي امامت نبود و تنها به قصد امر به معروف و نهي از منكر، اصلاح امور و واگذاري حكومت به ائمه(ع) قيام كرده است. با اين حساب ميتوان خود زيد را شيعه امامي دانست. فرقههايي از زيديه خلافت ابوبكر و عمر را مشروع ميدانند و دليلشان جواز خلافت مفضول با وجود افضل است، اما اين اعتقاد را نميتوان به زيد نسبت داد و جملاتي هم كه از زيد در برخي كتب فرق نقل شده است، تنها تفاوت دو خليفه را با بنياميه نشان ميدهد. بنابراين نميتوان روايات صحيحي را كه دال بر امامي بودن زيد است، رد كرد.
پس از زيد، دانشمنداني به تنظيم عقايد و احكام زيديه پرداختند و مذهب زيديه پديدآمد. به عقيده زيديه تنها سه امام نخست اماميه از جانب پيامبر(ص) به امامتشان تصريح شده است و پس از امام سوم در ميان امامان معصوم(ع) كسي كه شرط مبارزه با ستمگران را داشته باشد، نيست؛ لذا آنها به امامت امام سجاد(ع) و ديگران كه به جهاد علني نپرداختند، اعتقاد ندارند. در عوض زيد، يحيي بن زيد، محمد بن عبدالله (نفس زكيه) و عدهاي ديگر را كه به جهاد پرداختند امام ميدانند. بنابراين يكي از تفاوتهاي زيديه با اماميه در اين است كه زيديه شرط امام بودن را مبارزه مسلحانه ميداند. مهمترين فرقههاي زيديه عبارتند از: جاروديه، سليمانيه و صالحيه. جاروديه پيروان ابي جارود، زياد بن ابيزياد ملقب به سرحوب هستند. به اعتقاد اين فرقه پيامبر(ص) شخص امام علي(ع) را به مردم معرفي نكرده، بلكه تنها اوصاف امام برحق را بيان كرده و اين اوصاف تنها بر آن حضرت منطبق است. اين اعتقاد حد واسط رأي اماميه و اهل سنت است.
حكومتهاي زيديه درطول تاريخ زيديه موفق شدند در مراكش، طبرستان و يمن حكومتهايي را تشكيل بدهند. ديرپاترين آنها دولت زيديه در يمن است كه در سال 288ق توسط يحيي از نوادگان امام حسن(ع) ملقب به الهادي الي الحق تأسيس شد و تا سال 1382ق كه حكومت جمهوري در يمن برپا شد، ادامه داشت. امروزه نيز مهمترين پايگاه زيديه كشور يمن است.
شايسته است قبل از بررسي اعتقادات ديني و بافت فرهنگي گروه حوثيهاي يمن مروري بر تاريخچه و عقايد فرقه زيديه كنيم تا از پيشينه اعتقادات فكري و روش جهادي اين جماعت آگاه شويم و سير تحول و تطور آنان را در مقاطع تاريخي مختلف بر اساس اين پيشينه مورد ارزيابي قرار دهيم.
فرقه زيديه منسوب به زيد بن علي است؛ گرچه او خود را امام نميدانست، اما قيام براي خونخواهي مظلومان واقعه عاشورا موجب شد تا پيروانش وي را به عنوان امام پنجم بشناسند و به همين دليل زيديه ناميده ميشوند. زيدبنعلي كه فردي شجاع، اهل علم و دانش بود، در سال 122ق در دوران خلافت هشام بنعبدالملك اموي ضد حكومت ظلم و جور امويان در كوفه قيام كرد و با جمع كثيري از يارانش به شهادت رسيد.
زيديه بر اين باورند كه دعوت و قيام از شرايط امام است. مذهب زيدي آميزهاي از مكتب تشيع با انديشههاي معتزلي و اندكي از فقه مذهب حنفي است. مذهب زيدي و شيعه دوازده امامي در فقه نزديك به 90 درصد مشترك هستند. زيديها به ولايت پنج تن از اهل بيت، خلافت علي بنابيطالب(ع)، امامت امامان از نسل امام حسين(ع) و ظهور قائم و قيام جهاني او ـ كه به اعتقاد زيديها بعدها متولد ميشود ـ باور دارند.
تأسيس دولت زيديه دريمن در سال 384ق يكي از علماي زيديه به نام يحيي بنالحسين توانست دولت زيدي را در يمن تأسيس كند. از اين زمان تا دوره عثماني با فراز و نشيب در مناطق مختلفي از يمن دولت اماميهاي زيدي حاكم بوده است. بعد از فروپاشي عثماني كه كشورهاي مختلف جهان عرب از جمله يمن تابع آن بودند، دولت زيدي معاصر يمن مجدداً تأسيس شد، اما در سال 1962م با تغيير نظام پادشاهي به جمهوري پرونده حكومت شيعيان زيدي و جريان منسوب به اين گروه از شيعيان بهطور رسمي بسته شد.
جمهوريت در يمن و نقض حقوق زيديان پس از برقراري نظام جمهوري در اين كشور دولت حاكم همواره ادعا ميكند حوثيها ميخواهند تاريخ گذشته و حكومت اماميهاي زيدي را احيا كنند، ولي حوثيها ميگويند ما يك جريان فكري، فرهنگي، اجتماعي و خواستار تأمين حقوق زيديها در يمن هستيم. آنان تأكيد دارند حقوق آنها توسط دولت مركزي نقض شده است و تحت سركوب و سياستهاي قهرآميز قرار گرفتهاند. آنان اعلام كردهاند خواهان حقوقي هستند كه در تمامي قوانين بينالمللي و قانون اساسي يمن به رسميت شناخته شده است.
حوثيهاي يمن محمد عزان، محمد بدرالدين الحوثي و عبدالكريم جدبان در سال 1990م در مؤسسهاي به نام منتدي الشباب المؤمن را تأسيس كردند كه شامل حوزه علميه، براي تدريس مذهب زيدي در شهر ضحيان در استان صعده يمن بود.
اين مؤسسه در ابتدا تشكيلات و سازماندهي نداشت، تنها در برخي از شهرهاي يمن بهطور محدود فعاليت ميكرد و هيچگونه فعاليت سياسي را در برنامههاي خود پيشبيني نكرده بود. در سال 2000م سيد حسين بدالدين الحوثي وارد اين مؤسسه شد و از آنجا كه شخصيت قوي و كاريزماتيكي داشت و علاوه بر آن از زهد و تواضع برخوردار بود، به عنوان رئيس جماعت الشباب المؤمن انتخاب شد. با گسترش جنگ مقاومت اسلامي فلسطين با اشغالگران صهيونيستي و تهاجم امريكا به عراق سيدحسين بدرالدين الحوثي كه طرفدار مقاومت اسلامي لبنان و فلسطين و مخالف اشغال عراق توسط امريكا بود، اقدام به فعاليتهاي سياسي كرد. با برپايي تظاهرات و فعاليتهاي مخالف امريكا در اشغال عراق و محكوم كردن تجاوزات رژيم صهيونيستي و كشتار فلسطينيان جماعت الشباب المؤمن سردمدار فعاليتهاي سياسي اعتراضآميز مردم يمن شد و سيد حسين بدرالدين الحوثي نيز به عنوان يك شخصيت ديني و سياسي تأثيرگذار شناخته شد.
سيدحسين الحوثي و جانبداري از انقلاب اسلامي سيدحسين الحوثي به دليل جانبداري از انقلاب اسلامي ايران، حزبالله لبنان و حمايت از مقاومت اسلامي فلسطين با مقامات و رژيم حاكم بر يمن دچار اختلاف شد. او با شجاعت سياستهاي مداخلهجويانه امريكا در يمن را محكوم كرد كه اين امر موجب افزايش محبوبيت وي در ميان پيروان همه احزاب و مذاهب در يمن و باعث شد تا رژيم حاكم با او مخالفت كند و وي را تحت فشار قرار دهد. با افزايش فعاليتهاي سياسي و اجتماعي جماعت الشباب المؤمن در يمن رژيم حاكم يمن از سال 2002م اقدام به دستگيري پيروان حوثي كند كه بسياري از آنها جوانان زير هجده سال بودند. اين رژيم تا سال 2004م بيش از چهار هزار نفر را بدون داشتن هيچ اتهامي دستگير، شكنجه و بدون محاكمه علني زنداني كرد. رژيم يمن رهبران زيدي را متهم كرد تلاش ميكنند قدرت را به دست گيرند و نظام گذشته امامت يمن را به اين كشور بازگردانند. زماني كه رژيم پي برد با دستگيري طرفداران حوثي كار به جايي نميبرد، تصميم گرفت با بهكارگيري قوه قهريه آنان را سركوب كند و از آنجا كه نياز به كمك خارجي و پوشش بينالمللي داشت، رئيسجمهور وقت يمن در سال 2004م از امريكا ديدار كرد تا مقامات آن كشور را متقاعد سازد كه از اقدامات سركوبگرانه مسلحانه رژيم عليه حوثيها حمايت كند، زيرا حوثيهاي يمن دشمن مشترك علي عبدالله صالح و سياستهاي امريكا در منطقه بودند.
آغاز فشار به حوثيها براي روي گرداندن از شعار «مرگ بر امريكا» رئيسجمهور پس از بازگشت از امريكا نامه تهديدآميزي به حسين بدرالدين الحوثي ارسال كرد و از او خواست به پيروان خود دستور دهد شعارهاي ضدامريكايي و ضداسرائيلي سر ندهند و در غير اين صورت سركوب خواهند شد. رژيم حوثيها را متهم كرد پرچم كشور را پايين كشيده و پرچم حزبالله را برافراشتهاند. به همين بهانه در سال 2004م نيروي هوايي و زميني با استفاده از هواپيماهاي جنگنده و توپهاي سنگين جنگي يكجانبه را عليه پيروان حوثيها آغاز و هزاران زيدي از دانشجويان و طلاب علوم ديني را به اتهام هواداري از حوثيها دستگير و زنداني كرد. برخي از حوثيها توانستند فرار كنند و در كوهها و مناطق صعبالعبور پناه گيرند. اين جنگ تا سال 2005م كه سيد حسين حوثي شهيد شد، ادامه يافت.
رژيم حاكم بر يمن اقدامات سركوبگرانه ديگري را نيز آغاز كرد، از جمله تغيير ائمه مساجد زيديها و جايگزين كردن آنان با ائمه دستنشانده با گرايش سلفي، تعطيل كردن مراكز فرهنگي و كتابخانههاي زيدي، مخالفت با تدريس مذهب زيدي در دانشگاهها و مدارس. اين اقدامها موجب شد تا جنگ ديگري ميان زيديها و نيروهاي نظامي و امنيتي رژيم شعلهور شده و رژيم زيديها را متهم به مزدوري ايران و حزبالله كند. همچنين آنان سيدحسين بدرالدين الحوثي را متهم كردند ادعاي مهدويت ميكند و زيديها را شيعه دوازده امامي دانست.
ويژگي مكتب فكري علامه بدرالدين الحوثي يكي از ويژگيهاي مكتب فكري علامه بدرالدين تأكيد بر ابعاد سياسي و اجتماعي اسلام، بهويژه امر به معروف و نهي از منكر است. او يكي از علماي برجسته شيعيان زيدي يمن است كه در شكلگيري جريان فكري و فرهنگي جماعت حوثيها نقش بسزايي دارد. ابعاد مختلف ساختار فكري، سياسي و فرهنگي اين جريان آنان را در حوادث يمن و بهويژه شيعيان اين كشور و در جامعه يمن تأثيرگذار كرده است.
ايشان در سال 1993م بر اثر اعلام صريح برخي مواضع خود درباره عقايد زيديه و اختلافي كه با برخي ديگر از علماي زيدي ايجاد شد، همچنين به دليل مجموعه فضاي سياسي و فشارهايي كه عليه او بود، از يمن مهاجرت كرد، دوره كوتاهي را در ايران به سر برد و دورهاي را هم در لبنان زندگي كرد. جريان الحوثي به اين دليل به اين نام خوانده ميشود كه نسبتي با علامه بدرالدين الحوثي و فرزندان ايشان دارد؛ بهويژه با سيد حسين بدرالدين الحوثي كه رهبري اين جريان را در ابتداي درگيريها با دولت عهدهدار بود و در همان درگيريها در سال 2004م به شهادت رسيد.
يكي ديگر از ويژگيهاي اين مكتب تأكيد بر جهاد و امر به معروف و نهي از منكر است كه ناشي از تأثيرپذيري اين جنبش از حركت امامخميني(ره) در ايران بود كه به پيروزي انقلاب اسلامي در ايران منجر شد. البته اين تأثيرپذيري به نوع نگاه زيديها در طول تاريخ به اسلام و ابعاد اجتماعي و سياسي آن و همچنين روش تربيتي آنها بيارتباط نبوده است.
قرابت انديشههاي علامه بدرالدين الحوثي با امامخميني(ره) جريان الحوثي از اعتقادات و فقه مكتب جارودي زيديها متأثر است كه جزء جداييناپذير از تركيب اجتماعي طبيعي و تاريخي جامعه يمن به شمار ميآيند. اين جريان از نظر اجتماعي و سياسي با انقلاب اسلامي ايران و مكتب فكري امام خميني(ره) قرابت يافته است. در واقع نوع نگاه الحوثيها در موضوعات سياسي و اجتماعي و تكيه آنها بر دو اصل جهاد و امر به معروف و نهي از منكر و حساسيت آنان نسبت به سرنوشت مسلمانان و تحولات سياسي در درون يمن و منطقه ويژگي اساسي اين جريان است. اما به لحاظ مذهبي ما شاهد تحول مذهبي در حوثيها نبودهايم، بدين معني كه آنان مذهب زيدي خود را تغيير نداده و به مذهب دوازده امامي گرايش پيدا نكردهاند. واقعيت اين است كه بين جريانهاي مختلف فرق شيعي دائماً نوعي داد و ستد فكري و فرهنگي وجود داشته است. بيشتر اين فرق پس از پيروزي انقلاب اسلامي ايران از شيعه دوازده امامي متأثر بودهاند، زيرا نسل جوان پيرو اين مذهب شيعي از ادبيات سياسي و فكري حضرت امام خميني(ره) و انقلاب اسلامي ايران اثر پذيرفته بودند. اين امر موجب تعامل فكري و فرهنگي ميان جريانهاي درون ديگر فرق شد، اگر چه اين تأثيرگذاري به معناي گرويدن كامل به مذهب شيعه دوازده امامي نيست، هر چند تعدادي از اين جوانان اين گرايش را پيدا كردند. آنچه مهم است اين است كه زيديهاي يمن از قيام امام خميني(ره) عليه رژيم ظالم شاه كه از نظر آنان امام قائم به سيف است، متأثر شده است، او را امام خود دانستند، زيرا شيعيان زيدي نزديك به هزار سال بر مناطق يمن حكومت داشتند و حوثيها كه خود جزء مهمي از مجموعه شيعيان زيدي يمن هستند، ريشههاي مذهبي، تاريخي، قبيلهاي، اجتماعي و مردمي در يمن دارند و امروز با جنبش خود بعد سياسي بازتري پيدا كردهاند.