جوان آنلاین: مینو ۵۳ ساله است. خیاط ماهری است و مزون لباس دارد. به لحاظ مادی از شرایط خانوادگی مطلوبی برخوردار است. همسرش هم جزو کسبه بازار است. شکوفه تکدختر مینو است. او نیز یک صفحه فعال فروش مجازی لوازمالتحریر دارد و درآمد خوبی از این زمینه کسب میکند. تقریباً سه سالی میشود که ازدواج کرده است و همواره در همه مجالس میگوید من چندین فرزند میخواهم، چون خودم تکفرزند هستم نمیخواهم بچههایم تنها باشند، اما آنچه در ادامه میخوانید گفتههای مینو، مادر شکوفه در سن ۵۳ سالگی است: تکفرزندی هم به خودم هم به شکوفه خیلی آسیب زد، از تنهایی گرفته تا سایر موضوعات که گذشت زمان، بیشتر آن را نشان داد. در سالهای ابتدایی هرگز به این روزها فکر نمیکردم. در حال حاضر هم خودم، هم همسرم سلامت کامل جسمی داریم و حرف من از نداشتن فرزند به خاطر رفع نیازهای خودمان نیست. شکوفه از نداشتن خواهر و برادر به شدت گلایهمند و آسیب خورده است و مهمترین آسیب تنهایی بود. تنهایی یعنی نداشتن مونس و همدم، یعنی نبود همصحبت. بارها و بارها شکوفه به من و پدرش گفته کاش یک نفر جز شما بود میتوانستم با او درددل یا از طریق او حرفهایم را به شما منتقل کنم. هیچ کسی احساس اتکایی را که خواهر و برادر نسبت به هم در یک خانه دارند، نخواهد داشت، حتی بهترین دوست و رفیق و حتی همسر آدم. جالب است که حتی شکوفه بعد از ازدواج هم این نیاز را به من و پدرش گوشزد کرد، اما دیگر دیر شده است. خیلی دیر. وقتی اولش به فکر آخرش نباشی، آخرش به فکر اولش میافتی، اما گاهی دیگر امکان بازگشت برای از اول زندگی کردن یا درست زندگی کردن نیست. آن زمان هیچ کس به من نگفت «همیشه همین طور نمیماند». قاعدتاً فرزند داشتن سخت است و مدیریت چند فرزند سختتر، اما امروز احساس شکست میکنم. ما خیلی سعی کردیم شکوفه پرتوقع نباشد، اما ناخواسته این توقع ایجاد شد. این موضوع سر ازدواج شکوفه بیش از هر زمانی خودنمایی کرد. شکوفه از ما توقعات عجیبی داشت و باعث شد درگیر تجملات شویم در حالی که ابداً چنین هدفی نداشتیم، اما این عین جمله شکوفه بود که «شما که فرزند دیگهای ندارید، پس هر چه هست را برای خودم خرج کنید»، جالبتر این است که این تجملات و بریز و بپاش برای خانواده همسر او و حتی همسرش انتظارات نا بجایی رقم زد. ما این پروسه تجملات و ریخت و پاش را حتی در تهیه جهیزیه هم شاهد بودیم. این ماجرا تمامی نداشت و همچنان هم ادامه دارد، البته انتظاراتی از طرف ما شکل گرفت. خب ما بعد از رفتن شکوفه به شدت تنها شدیم. توقع داشتیم هر روز و هر شب کنارمان باشد و بیشتر رفت و آمد کند، اما غافل از اینکه او نیز زندگی و درگیریهای خودش را دارد. خلاصه که اهل نصیحت و این طور صحبتها نیستم، اما اگر هدف شما رساندن پیام آسیب تکفرزندی است، باید بگویم خیلی آسیب دارد. لحظه به لحظه در رشد فرزند آسیب است و در نهایت زن و شوهر تنها گویی از همه اطرافیان عقب هستند. من و همسرم بیشباهت به افرادی نیستیم که افسرده هستند و هر دو سر خود را با کار گرم کردهایم.